آیرا فیلم

یک سرباز در طول خدمت سربازی با شیوع زامبی روبرو است. دوست دختر او ، مهندس ، به سئول مروارید زامبی می رود. هر دو در شهر آلوده به ارواح می جنگند و در تلاشند تا در میان هرج و مرج دوباره اتحاد شوند.

A soldier faces a zombie outbreak during military service. His girlfriend, an engineer, navigates zombie-ridden Seoul. Both fight through the undead-infested city, striving to reunite amid the chaos.

امیرحسین قیاسی در هر قسمت از این برنامه با نگاهی انتقادی و طنز به مسائل روز جامعه می پردازد.

Amirhossein Qeyasi, in each episode of this program, addresses current societal issues with a critical and humorous perspective.

زندگی کانگ سو هیون پس از اتهام دروغین وی از شرکت اخراج می شود. او می خواهد دوباره برای حمایت از شوهر و پسر کم شنوایی آنها کار کند. سو هون ، بت سابق یو جین وو را که اخیراً دکتر بود استخدام می کند ...

Kang Soo-hyeon's life is in ruins after a false accusation gets her fired from company. She wants to work again to support her husband and their hearing-impaired son. Soo-hyeon recruits former idol Yoo Jin-woo, who was recently dr...

تیمی از روزنامه نگاران تحقیقاتی سعی می کنند یک پرونده سرد بیست ساله را که شامل یک بازیگر مشهور است که مفقود شده است ، حل کنند.

A team of investigative journalists tries to solve a twenty-year-old cold case involving a famous actor who went missing.

در این نبرد خنده‌دار، کمدین‌ها با شوخی‌هایشان به رینگ بوکس می‌روند؛ آماده باشید برای یک دوئل متفاوت.

در بزرگ‌ترین مهمانسرای چوسان، مشتری حکم پادشاه را دارد، جایی که چهار کارآموز از مسیرهای متفاوت زندگی گرد هم می‌آیند، تجربه‌های خود را به اشتراک می‌گذارند و دوستانی صمیمی می‌شوند.

The customer is king at Joseon's largest inn where four interns from different walks of life share experiences and become friend.

تارو ساکاموتو، زمانی بزرگ‌ترین آدمکش جهان، به خاطر عشق بازنشسته شد. اما وقتی گذشته‌اش او را پیدا می‌کند، باید برای حفاظت از خانواده محبوبش بجنگد.

Once the greatest hitman of all, Taro Sakamoto retired in the name of love. But when his past catches up, he must fight to protect his beloved family.

خانواده‌ای دوست‌داشتنی، بی‌پولی، کافی‌شاپ و ... سرقت از بانک!

A lovable family, financial struggles, a café... and a bank heist!

پس از 10 سال اقامت در ایالات متحده، هو یانگ به کره بازمی‌گردد و به طور اتفاقی در یک کافه با اولین عشق خود، هونگ جو، روبه‌رو می‌شود. حالا هو یانگ، همانند روزهای 19 سالگی و زمانی که برای اولین بار هونگ جو را ملاقات کرد، دست و پای خود را گم می‌کند. با بازگشت احساسات قدیمی، باید دید آیا آن‌ها می‌توانند به عشقشان فرصتی دوباره بدهند یا نه.

After 10 years in the US, Hu-young returns to Korea and meets his first love, Hong-ju, at a café by chance. Just as the window into which Peter Pan flew happened to be Wendy's room. Just as the prince happened to find Cinderella's glass shoes. As if

داستان درباره سه نفر است که از نظر خونی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما سال‌های نوجوانی خود را در کنار هم سپری می‌کنند. آن‌ها با وجود زخم‌هایی که از والدینشان خورده‌اند، به یکدیگر تکیه می‌کنند.

A youth romance about two men and woman who aren't blood related but treated each other as family during their teens and how they meet again after 10 years.